ساعت ۵ عصر؛ فیلمی به شدت تلویزیونی با نقاط مثبت امیدوارکننده
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۳۸۸۹۱
رویداد۲۴- مازیار وکیلی: مهران مدیری یک غریبه آشنا در سینمای ایران است. مدیری به واسطه سالها فعالیت تلویزیونی و ساخت سریالهای کمدی برای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی چهرهای آشنا برای تمامی مردم ایران است.
همه مردم ایران از هر قشر و صنفی با سریالهای مدیری خاطره دارند. بدون شک مدیری معتبرترین برند سرگرمی سازی در تلویزیون ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساعت پنج عصر خالی از اشکال نیست، اما وجوه مثبتش بر وجوه منفیاش میچربد. وجوه مثبتی که بیشتر مدیون فیلمنامه قابل قبول ساعت پنج عصر است. عمده ضعف فیلم ساعت پنج عصر مربوط به اجرای ضعیف مدیری است. به بیان سادهتر فیلمنامه ساعت پنج عصر از کارگردانی آن جلوتر است. اما برای تحلیل اولین ساخته مهران مدیری بهتر است از نکات مثبت فیلم شروع کنیم:
یکم. بورژوآزیمهرداد(شخصیت اصلی فیلم) یک بورژوآی خالص است. یک وکیل تحصیلکرده، قانونمدار، مودب و اهل مدارا که در خانهای زیبا سکونت دارد. به هنر علاقهمند است و سعی دارد در چهارچوبهای پذیرفتهشده جامعه یک زندگی نُرمال داشته باشد.
مهران مدیری عاشق بورژوآزی است. از آدمهای این طبقه به کرات در آثارش استفاده کرده. از سپهر بیخیال و اهل فلسفه پاورچین بگیر تا کیانوش استقرار زاده شبهای برره کاراکترهای بورژوآ مسلک نقش پررنگی در آثار مدیری دارند. اما تفاوتی که مدیری با سایر فیلمسازان ایرانی دارد این است که نسبت به این طبقه رو به انقراض نگاهی مثبت دارد.
مدیری بورژوآها را به عنوان طبقهای که مابین اشرافزادگی صاحب رانت سیاسی/اقتصادی و طبقات پایین جامعه که فاقد قدرت دستیابی به رانتهای سیاسی/اقتصادی هستند میشناسد. همان طبقه متوسط (و مرفه) شهری که لزوماً پیشینه اشرافی ندارد اما به واسطه قدرت دستیابی به علم، فرهنگ و آموزش میتواند تاثیرگذارترین طبقه اجتماعی در ایران معاصر باشد.
در ساعت پنج عصر شخصیت اصلی فیلم یک وکیل آدابدان و مهربان است که ویژگیهای شخصیتیاش در تضاد با جامعه آشفته و ازهم گسیختهای که در آن زندگی میکند قرار میگیرد و باعث میشود او زیر فشار چنین جامعهای له شود. ساعت پنج عصر یک مرثیه بزرگ برای طبقه رو به اضمحلال بورژوآ در ایران معاصر است. طبقهای که دارد زیر فشار جامعهای بیقانون له میشود و از بین میرود.
مهران مدیری به خوبی وضعیت طبقه بورژوآ را در جامعه امروز ایران ترسیم میکند و بر خلاف خیل همکارانش که صاحب نگاهی چپگرایانه هستند با شخصیت اصلی فیلمش (که نمادی از یک بورژوآزی رو به اضمحلال است)همدردی میکند. از این نظر ساعت پنج عصر یک تجربه نو و تازه در سینمای ایران است.
دوم. گروتسکموقعیتهایی که مهرداد به عنوان یک بورژوآی قانونمدار و آدابدان با آنها دست و پنجه نرم میکند موقعیتهای به شدت گروتسکی هستند. در لغت هر چیز زشت، تحریفشده، غیرعادی و عجیب را گروتسک یا صُوَر عجایب میگویند. گروتسک جایی میان طنز محض و طنز سیاه قرار میگیرد. طنز محض صرفاً تماشاگر را به خنده میاندازد و طنز سیاه تماشاگر را بیش از آنکه بخنداند میترساند. گروتسک جایی میان این دو وضعیت قرار میگیرد و مخاطب را در تعلیقی خُردکننده گرفتار میکند. تعلیقی میان طنز و وحشت.
موقعیتهایی که مهرداد در آنها اسیر میشود موقعیتهای به شدت خندهدار و در عین حال ترسناکی هستند. موقعیتهایی که تماشاگر به آنها میخندد و از طرف دیگر خدا را شکر میکند که خودش در چنین موقعیت دهشتناک و عجیبی گرفتار نشده است. این موقعیتهای گروتسک باعث شده ساعت پنج عصر به کمدی سیاهی مثل پس از ساعت اداری اسکورسیزی و مامان از قطار پیاده کن دنی دویتو بیشتر شبیه باشد تا کمدیهای خندهدار مرسوم در سینمای ایران. فیلمهایی که شاید خندهدار باشند اما پشت این خنده چنان تلخی و ترسی نهفته است که آدمی را به وحشت میاندازد. از این منظر هم فیلم مهران مدیری تجربه تازهای در سینمای محافظهکار ایران است.
سوم. سیامک انصاریسیامک انصاری به عنوان یاور و همراه همیشگی مهران مدیری در سریالهایش، بهترین گزینه برای ایفای نقش اصلی در فیلم ساعت پنج عصر بوده است. سیامک انصاری اُستاد درآوردن حس استیصال است. استیصالی ناشی از غلط بودن موقعیتی که در آن گرفتار آمده. خوب بلد است با یک بازی کنترلشده و به شدت درونی احساساتش را جوری به تماشاگر منتقل کند که تماشاگر در مصیبت بزرگی که آن موقعیت غلط روی سرش آوار کرده شریک شود.
سیامک انصاری همان بورژوآی بخت برگشتهای است که در موقعیتهای به شدت غلطی گرفتار آمده و سعی دارد با حفظ پرستیژ شخصیتی خود از آن موقعیت تلخ نجات پیدا کند که البته در اغلب موارد ناکام میکند. مهران مدیری با انتخاب سیامک انصاری به عنوان شخصیت اصلی فیلمش مشکلی برای همراه کردن تماشاگران با فیلمش نداشته. سیامک انصاری انقدر در نقش بورژوآی حقیر خوب جااُفتاده که تماشاگر اگر هم نخواهد با وضعیت او همراه میشود و او را به عنوان کاراکتر اصلی فیلم میپذیرد.
چهارم.جزئیاتساعت پنج عصر مهران مدیری جزئیات جالب و بانمکی هم دارد که فیلم را از نظر محتوایی تا حدی غنی میکند. مدیری که به نظر میرسد طبقه بورژوآ را به خوبی میشناسد جزئیات خوبی برای کاراکتر اصلیاش فراهم کرده. از نوع لباس پوشیدن مهرداد تا نحوه حرف زدن و راه رفتنش دقیقاً بازتاب طبقهای است که او در آن رشد کرده. یا شخصیت موفرفری که با آن لباس عجیب در صف اول خاکسپاری یکی از هنرمندان نشسته به خوبی ترسیمکننده وضعیت آشفته برخی محافل هنری در جامعه امروز ایران است.
این جزئیات شاید در نگاه اول چندان مهم نباشند و به چشم نیایند اما باعث میشوند که تماشاگر با نگاه دقیقتری فیلم را تماشا کند و از کشف این جزئیات لذت وافری ببرد.
اما ساعت پنج عصر ضعفهای انکارناپذیری هم دارد که اجازه نمیدهد فیلم را اثری کامل یا حتی خوب قلمداد کنیم.
یکم. فیلمنامهدر ابتدای این مطلب نوشتم فیلمنامه ساعت پنج عصر فیلمنامه قابل قبولی است. اما قابل قبول با خوب بودن فاصله بسیاری دارد. مشکل اصلی فیلمنامه ساعت پنج عصر در همسان نبودن موقعیتهایی است که مهرداد در آنها گرفتار میشود. هر چقدر موتیفهای تکرارشوندهای مثل تماس نامزد مهرداد از خارج باعث شده آن فشاری که روی دوش مهرداد سنگینی میکند ملموس از کار دربیاید موقعیتهایی مثل برخورد مهرداد با آن زن پرستار مهربان یا شخصیت راننده معتاد باعث شده تعادل اثر به هم بخورد و یکدستی فیلمنامه مخدوش شود.
مشکل اصلی این دو شخصیت در عدم هویت آنهاست. آن پرستار مهربان چرا باید یکدفعه ظاهر شود و به مهرداد خوبی و مهربانی کند؟ شاید مدیری بگوید میخواسته با گذاشتن یک نقطه روشن در دل سیاهی تماشاگر را اُمیدوار نگه دارد که هنوز انسان خوب و مهربان در این آشفته بازار پیدا میشود و نباید چندان هم نااُمید بود. اما چنین نمادپردازی مستعملی نه تنها به شخصیت پرستار هویت نمیدهد بلکه باعث میشود یکدستی فضایی که مدیری برای ساختش تلاش کرده مخدوش شود. این معضل درباره راننده معتاد که امیر جعفری نقشش را بسیار بد بازی کرده هم صدق میکند. معتادی تیپیکال و بیهویت که بیشتر شبیه کلیشههای نازل آثار تلویزیونی است تا شخصیتی صاحب هویت و قائم به ذات.
از طرف دیگر برخی گرهگشاییهای فیلم مهران مدیری خیلی سطحی و سادهانگارانه است. نحوه رهایی مهرداد از دست آن مامور امنیتی با توجه به فیلمهایی که از او دارند باید کمی سختتر و پیچیدهتر میبود. حتی در این دنیای گروتسک هم نمیشود خیلی راحت از چنین مخمصه بزرگی نجات پیدا کرد.
این ضعفها باعث شده یکدستی مدنظر مدیری در فیلمنامه دچار مشکل شود و فیلم را از مسیر اصلیاش منحرف نماید. انحرافی که از تاثیرگذاری فیلم کاسته و باعث شده تماشاگر هنگام تماشای فیلم کمی احساس سردرگمی کند و نتواند فضای گروتسک فیلم را به خوبی باور کند.
دوم.اجراعلیرغم تمام تلاشهای مدیری برای دستیابی به بافت تصویری مناسب ساعت پنج عصر به شدت تلویزیونی از کار درآمده. مدیری زحمت زیادی برای اجرای صحنههای شلوغ و پرکاراکتر فیلم کشیده اما این سکانسها به سبب محافظهکاری مدیری در دکوپاژ عملاً به تصاویری تلویزیونی بدل شدهاند. سیاهیلشگرهای حاضر در صحنههای مختلف فیلم صرفاً در آن حضور دارند بدون اینکه کمکی به فضاسازی سکانسها بکنند. یا برای پرکردن صحنه به کار گرفته شدهاند یا برای حرکت به سمت چپ و راست قاب. مثل سیاهی لشگرهای سریال مرد هزار چهره که نقش چندانی در فضاسازی صحنهها نداشتند.
از طرف دیگر فیلم مهران مدیری جغرافیا ندارد. فیلم در یک ناکجاآباد نامعلوم میگذرد که اگر نام ولنجک و تهرانپارس را از آن بگیری اصلاً معلوم نیست کجا اتفاق اُفتاده. البته میتوان معذوریتهای مدیری را در نظر گرفت و در این زمینه چندان به او سخت نگرفت. این فقدان باعث شده اثر مدیری چندان صاحب هویت نباشد و نقد آن به وضعیت امروز جامعه ایران به سبب نبود یک جغرافیای مشخص ابتر باقی بماند.
مدیری به جای عمق دادن به تصاویر فیلمش از طریق یک دکوپاژ متنوع، سکانسها را در میان تعدد نماهای متوسط خفه کرده و باعث شده فیلم بیشتر مناسب تماشا روی قاب کوچک تلویزیون باشد تا پرده عریض سینما. از طرف دیگر منهای سیامک انصاری بازی باقی بازیگران فیلم زیرمتوسط است. امیر جعفری با تیپسازی شکستخوردهاش، نگین معتضدی با حضور خشک و بیروحش و آزاده صمدی با جیغهای اعصاب خُرد کنش باعث شدهاند کاراکترهای فرعی ساعت پنج عصر کیلومترها دورتر از شخصیت اصلی فیلم بهایستند.
مدیری نشان داده هنوز اعتماد به نفس لازم را برای کارگردانی یک فیلم سینمایی ندارد. هنوز متر و معیارش تلویزیون است و همین هم باعث شده ساعت پنج عصر بدل به فیلمی متوسط شود. فیلمی که وجوه مثبتش بسیار بیشتر از وجوه منفیاش است و ما را اُمیدوار میکند که این دورخیز مناسب و مساعد در فیلم اول، باعث اوجگیری مهران مدیری در آثار بعدی سینماییاش شود.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۳۸۸۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثبت شدن تراز درآمد و هزینه تأمین اجتماعی
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز اراک؛ تراز منابع و مصارف تأمین اجتماعی استان مرکزی پس از ۱۰ سال مثبت شد.
مدیرکل تأمین اجتماعی استان مرکزی گفت: در سال ۱۴۰۲ اقدامات خوبی در زمینهی اشتغالزایی، راهاندازی کارگاههای تعطیل و نیمه تعطیل، پرداخت تسهیلات اشتغالزایی، کاهش تعداد مقرری بگیران بیمه بیکاری و معرفی افراد به کارگاهها و تلاش تأمین اجتماعی استان برای شناسایی کارگاههایی که کارگران خود را بیمه نکرده بودند، صورت گرفت.
به گفته حسینی با اقدامات صورت گرفته در سال گذشته، تراز منابع و مصارف تامین اجتماعی استان -بدون درمان- پس از ۱۰ سال مثبت شد و تعداد کارگاههای فعال در سطح استان نیز به ۲۵ هزار و ۲۰۳ کارگاه رسید.
او افزود: برای نخستین بار به مناسبت هفته کار و کارگر، ۸۰ میز خدمت این ادارهکل تا ۱۱ اردیبهشت در شهرستانها دایر است.